بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت شما. ابتدا از حضور شما و وقتی که گذاشتید، تشکر میکنم. واقعاً زحمات شما قابل تقدیر است.
اگر بخواهم درباره زنجیره پشم تا فرش توضیح دهم و از ابتدا موضوع را آغاز کنم، باید به نکتهای اشاره کنم که ما را به این مسیر سوق داد. اینطور بود که متوجه شدیم منابع مختلفی از پشم در دسترس ما وجود دارد، مانند پشم گوسفند، پشم شتر، کرک بز، و حتی موی بز. اما آنچه باعث شد به این موضوع توجه بیشتری کنیم، دیدهها و مشاهدات ما در مناطق مختلف بود.
برای مثال، در بسیاری از روستاها دیدیم که مردم پشم گوسفندی را که در اختیار دارند، یا بیاهمیت دور میریزند یا حتی میسوزانند.
یکی از تجربیاتم در این زمینه مربوط به بازدیدم از منطقه کهگیلویه و بویراحمد است. در کوهستانهای آنجا، برای تفریح رفته بودیم و منظره جالبی توجهم را جلب کرد. دیدم تمام گونههای گیاهی کوه به پشمهایی آغشته شدهاند. در ابتدا نمیدانستم این پشمها متعلق به گوسفندان است و تصور دیگری داشتم. چون قبلاً شنیده بودم که مارها هنگام پوستاندازی، بدنشان را به سطوح سخت میمالند؛ همین ذهنم را به تصورات دیگری کشاند.
ماجرا این بود که پوست حیواناتی که مورد نیاز نیست کنار گذاشته میشد و ما متوجه شدیم دوستانی هستند که پشم گوسفندانشان را قیچی میکنند ولی به آن نیازی ندارند، در نتیجه آن را در طبیعت رها میکنند، مخصوصاً عشایری که کوچنشین هستند و از یک مکان به مکان دیگر مثل قشلاق و ییلاق جابهجا میشوند. این موضوع جای نگرانی بود. بعد با آقای دکتر میرصالح پور، که در آن زمان در همان ساختار اقتصادی مرتبط فعالیت داشت، صحبت کردیم. از آنجا، همراه با ایشان موضوع را پیگیری کردیم.
برای تحقیقات بیشتر، مأموریتی به استان ایلام داشتیم. در ایلام یکی از افراد به ما خانمی به نام بسطامی را معرفی کرد که به عنوان نماینده شرکت یاس نوین پارسه فعالیت داشت. ایشان پیش ما آمد و با هم صحبتهایی در این رابطه انجام دادیم.
با توجه به تخصص و شناختی که از استان خود داشتند، به ایشان گفتیم آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا پشم گوسفند در کشور جایگاهی ندارد؟ با اینکه ایران پنجمین تولیدکننده بزرگ پشم گوسفند در جهان است، ما هنوز بسیاری از مشتقات آن را وارد میکنیم، زیرا صنعتی برای فرآوری مناسب این محصول نداریم. این مسئله از گذشته وجود داشته و همچنان ادامه دارد.
برای مثال، در حالی که فرش دستباف ایرانی در دنیا شهرت دارد، فرش ماشینی ما به دلیل عدم توانایی رقابت با محصولات کشورهای صنعتی مورد استقبال قرار نمیگیرد. اگر فرش ماشینی آلمانی را ببینید، کیفیت و دقت بالای آن کاملاً مشخص است. ما چنین فناوری و صنعتی را نداریم و همین امر باعث شده محصولات ما از بازارهای جهانی جا بمانند.
البته تلاشهایی برای تبدیل پشم گوسفند داخل کشور به محصولاتی قابل استفاده صورت گرفته است، اما هزینه انجام آن بسیار بالاست. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم در مراحل ابتدایی روی راهکارهایی تمرکز کنیم که این مواد اولیه را خودمان در کشور تولید کنیم و وابسته به واردات نباشیم. اگر نمونهای از نخهای وارداتی در دسترس بود، میتوانستید ببینید که چقدر با محصولات داخلی تفاوت دارند، چرا که آنها با دستگاههای پیشرفته تولید میشوند.
ماجرا از اینجا شروع شد که وضعیت مالی ما کاملاً مشخص بود و تصمیم گرفتیم کاری کنیم تا شرایط بهتر شود. مثلاً فکر کردیم پشم گوسفندی که داریم، میتوانیم تبدیل به نخ کنیم. همان نخ را رنگآمیزی کرده و در صنایع دستی استفاده کنیم. در همین مسیر با خانمی صحبت کردیم و گفتیم که آمادهایم کمک کنیم؛ کافیست شما افراد را جمع کنید و آموزش دهید.
در این حین متوجه شدیم که یک شرکت دانشبنیان در کرمانشاه دستگاههای نخریسی تولید میکند. باید بگویم که اوایل کار، دستگاههای ابتدایی که دیده بودم، خیلی ساده و جالب بودند؛ مثل دستگاهی که در ایلام دیدم. برای مثال، دریل قدیمی را روی یک صفحه داخل جعبه گذاشته بودند، دوکی به آن متصل کرده بودند و نخ را به قلابی وصل میکردند. کل فرآیند با دست انجام میشد و آن دوک آرام آرام میچرخید و پر میشد.
کمکم پیشرفت کردند و امروز دستگاههای پرتابل و زیبایی تولید کردهاند که احتمالاً در کاتالوگ و تبلیغات هم دیدهاید. خوشبختانه دکتر میرصالح پور در شرکت دانشبنیان کرمانشاه این فناوری را توسعه داد و اخیراً در اصفهان هم تولید این دستگاهها آغاز شده است
شنیدهام که در شیراز تولیداتی در جریان است و در مشهد هم فعالیتهایی در حال انجام است.
خوشبختانه این روند کمکم راه افتاده و ما نیز در گام اول کار خود را با آموزش آغاز کردیم. اکنون میتوانم به جرأت بگویم که حدود چند هزار نفر تاکنون آموزش دیدهاند. تنها خانم بسطامی در ایلام دوهزار نفر را آموزش داده است. همچنین، از میان این افراد، حدود نهصد نفر حقوق دریافت میکنند. به این صورت که پشم گوسفند به آنها داده میشود، نخ تولید شده از آنها خریداری میشود و سپس به فروش میرسد. این محصولات مشتریهای شبانهروزی خود را دارند و حتی یک یا دو بار به کشورهای عراق و افغانستان صادر شدهاند. بقیه تولیدات نیز به تبریز عرضه میشوند و این روند همچنان ادامه دارد.
بدون دیدگاه